گروه سیاسی - رجانیوز: پنهان شدن پشت نقاب بیت امام و تلاش برای استفاده سیاسی از این انتساب با هدف پیشبرد اهداف و اغراض سیاسی، امری است که از روزهای آغازین انقلاب اسلامی در دستور کار فرصت طلبان قرار داشته و به نظر میرسد همچنان تاریخ استفاده از این رویکرد منقضی نشده است.
به گزارش رجانیوز بررسی شیوه رفتار برخی از طیف های سیاسی با بیت امام راحل از ابتدا انقلاب تا کنون، حکایت از تلاش آنها برای استفاده حداکثری از جایگاه این خانواده در میان مردم دارد. چرا که این جریانات با در نظر گرفتن جایگاه اجتماعی این خانواده در میان جامعه که تنها به موجب انتساب به امام خمینی(ره) ایجاد شده است، در صدد بوده اند تا با داشتن پشتوانه حمایت این خاندان از خود، وسیله ای برای پیشبرد اغراض سیاسی خود بیابند.
از سوی دیگر کارنامه مواضع برخی از افراد و جریانهایی که بعضا ادعا در خط امام و انقلابی بودن داشتند نشان گر هدف دار بودن این حمایت ها است. این تلاش ها برای سواستفاده ریاکارانه از منسوبین به امام در مقاطعی از تاریخ انقلاب اسلامی به حدی بوده است که در مواردی واکنش شدید حضرت امام (ره) علیه را بدنبال داشته است.
در همین راستا می توان به تلاش ابوالحسن بنی صدر برای کسب مشروعیت با سوء استفاده از منسوبین به امام اشاره کرد. شاید یکی از مهم ترین مسائلی که بنی صدر در دوران ریاست جمهوری خود با آن مواجه بود انتخاب نخست وزیر بود. زمانی این مسأله برای بنی صدر دشوارتر می شد که در این انتخاب می بایست نظر مساعد مجلس که اکثریت آن را گروه ها و احزاب مخالف وی تشکیل می دادند نیز جلب می کرد. از این روی او در ابتدا برای اینکه به گمان خود بتواند مجلس را در برابر عمل انجام شده قرار دهد، حجت الاسلام سید احمد خمینی فرزند امام را به عنوان نخست وزیر انتخاب کرد و در نامه ای در تاریخ 1 مرداد 1359 خطاب به امام خمینی نوشت:
«بسمه تعالى
حضور مبارک حضرت آیت اللَّه العظمى امام خمینى
به عرض مى رساند، در اوضاع و احوال فعلى و با توجه به اینکه جامعه ما جامعه جوانى است و هیجان مثبت کار براى قرار دادن کشور در خط تولید و فعالیت، جنبه معنوى و هیجان آفرین را جنبه اصلى مى گرداند، حاج احمد آقا یکى از مناسب ترین اشخاص براى تصدى نخست وزیرى است. در صورتى که موافقت فرمایید عین صواب است.
ابو الحسن بنى صدر»
اگرچه این اقدام به ظاهر هوشمندانه بنی صدر به نظر رضایت مجلس و همراهی آن را با خود به دنبال می داشت اما اغراض پنهان شده در این میان از نظر امام خمینی(ره) مخفی نماند و به همین موجب در نامه ای ضمن مخالفت با این اقدام نوشت:
«بسمه تعالى
بنا ندارم اشخاص منسوب به من متصدى این امور شوند. احمد، خدمتگزار ملت است و در این مرحله با آزادى بهتر مى تواند خدمت کند. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى»
هر چند بنی صدر در توجیه هدف از اتخاذ این استراتژی، جلوگیری از بروز تجربه اختلاف بین مصدق و کاشانی در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت را بیان کرد اما به وضوح از اقدامات بعدی او هدف و مقصود نهایی که چیزی جز سوء استفاده از داشتن شخصیتی چون حاج احمد خمینی در سمت نخست وزیری نبوده است.
از سوی دیگر اقدامات سید حسین خمینی در جایگاه نوه امام نیز قابل ملاحظه است. اگرچه وی در ابتدای انقلاب اسلامی بسیار جوان بود اما در عرصه سیاسی فعالیت محسوسی داشت، بهگونه ای که یکی از طرفداران شناخته شده جریان ابوالحسن بنی صدر و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به شمار می رفت و حتی پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا توسط امام خمینی در خردادماه 1360 و همچنین رای مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت رییس جمهور چند روز بعد از آن، وی نه تنها حاضر به مرزبندی با بنی صدر و جریان منافقین نشد، بلکه بر حمایت خود از جریان مذکور اصرار کرد و این به حدی رسید که در مشهد در مقابل مخالفین بنی صدر دست به اسلحه برد.
اما مرور سیرهی عملی بنیانگذار کبیر انقلاب در برهه های حساس تاریخی می تواند به عنوان الگویی راهگشا در گره های تاریخی عصر حاضر مورد استفاده قرار گیرد. امام در نامه ای به حسین خمینی می نویسند:
«پسرم، حسین خمینی! جوانی برای همه خطرهایی دارد که پس از گذشت آنها انسان متوجه میشود . من میل دارم کسانی که به من مربوط هستند در این کورانهای سیاسی وارد نشوند، من امید دارم که شما با مجاهدت در تحصیل علوم اسلامی و با تعهد به اخلاق اسلامی و مهار کردن نفس اماره بالسوء، برای آتیه مورد استفاده واقع بشوی.«
و در ادامه نیز با تاکید بر عدم ورود سید حسین به بازی های سیاسی به عنوان واجب شرعی تاکید می کنند: «من علاوه بر نصیحت پدری پیر، به شما امر شرعی میکنم که در این بازیهای سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی؛ من به شما امر میکنم به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش، به تحصیل علوم اسلامی و انسانی بپرداز.»
این در حالی بود که سید حسین در زمان انتخابات اول ریاست جمهوری نیز با انتشار بیانیه ای به همراه برادر و داماد حضرت امام(ره) از ریاست جمهوری بنی صدر حمایت کرده بود.
یکی دیگر از مواردی که در زمان حیات بنیانگذار انقلاب اسلامی رخ داد متوسل شدن سازمان مجاهدین خلق به حاج سید احمد خمینی برای دیدار با امام بود. در این خصوص علی اکبر فضلی(محمودی) به عنوان پاسدار و محافظ ویژه امام از ملاقات مسعود رجوی با امام در بیمارستان رجایی میگوید:
«پرسیدم شما؟ گفت من مسعود رجوی هستم، پرسیدم خوب با چه کسی کار داری، گفت با حاج احمد آقا و تا خواستم عذر او را بخواهم ناگهان چشمش به حاج احمد آقا افتاد و به ایشان سلام کرد و رفت نزدشان که به ناچار اسم او را در دفترم نوشتم و به دنبالش قائم مقام او بود که پرسیدم شما؟ گفت موسی خیابانی هستم و بلافاصله رجوی آمد و گفت برادر، ایشان با من است اسم ایشان را هم بنویسید و من نوشتم. آنگاه در حالیکه شورای انقلاب در اتاق مخصوص نشسته بودند و منتظر احمد آقا به ناچار و ظاهراً بخاطر آنکه این دو نفر داخل بخش نشوند در همان دفتر و روی کاناپه چند دقیقه ای در کنارشان نشستند...».
این اقدام در حالی رخ داده بود که امام در مقابل در خواست سازمان مجاهدین برای دیدار فرموده بودند: «اسلحه شان را زمین بگذارند، من خودم به ملاقاتش می روم».
در همین راستا می توان به رویداد های بعد از رحلت امام(ره) نیز اشاره نمود. مواردی از قبیل گرفتن رشوه از شهرام جزایری با بهانه داشتن اجازه از امام و یا فتنه سال 88 با استفاده از جایگاه نخست وزیری یکی از سران فتنه در زمان حیات امام تا با این وسیله بتوانند نظامی را که پایه های آن توسط امام گذاشته شده است را تضعیف نمایند.
اینکه نام حضرت امام برای مردم ایران نامی مقدس و به تبع آن منسوبین به ایشان به همین واسطه مورد احترام مردم و رهبر انقلاب هستند، امری غیر قابل کتمان است، و اتفاقا همین جایگاه است که از ابتدای انقلاب تا کنون سیاست بازان حرفه ای را بر آن داشته تا با استفاده از این نام و جایگاه به مقاصد سیاسی خود نائل شوند.
بر همین اساس به نظر می رسد پروژه جدید سوء استفاده سیاسی از منسوبین امام و بیت امام(ره) و از هفته های گذشته و در خلال برگزاری برنامه بزرگداشت برای همسر مکرمه ایشان کلید خورده باشد.
هاشمی رفسنجانی در سخنان خود در این همایش با تعریف از سید حسن خمینی اظهار داشته بود:
«علامه حجت الاسلام و المسلمین حاج حسن آقا خمینی مجتهد نمونه ای است که با هوش بالا به خوبی مسایل را تحلیل می کند و درس خارج ایشان در قم مورد توجه است».
شاید بکار بردن همین تعبیر برای نوه حضرت امام، مهمترین زنگ هشداری باشد که به صدا در آمده است. به نظر می رسد تاریخ در حال تکرار است و قطعا اگر حضرت امام (ره) امروز در قید حیات بودند، در قبال سوء استفاده سیاسی از منسوبین به خود می ایستادند، آنچنان که در مقابل سوء استفاده بنی صدر از نام خانواده خمینی ایستادند.
شاید امروز و در زمان فقدان آن وجود ذی جود، این تکلیف بر خانواده ایشان باشد که باب سوء استفاده سیاسی از نام خمینی را ببندند.
http://www.rajanews.com/news/209785